چه همكارهاي بامزه و جالبي دارم . وقتي اينجا در اتاقم نشستم و به حرفاشون گوش ميكنم، تعجب ميكنم از اينكه چطور در آن واحد ميتونن در مورد موضوعات مختلف و كاملا بيربط حرف بزنن و رشته كلام رو هم از دست ندن . از اضافهكاري و پاداش و وام و ... شروع ميكنن، بعد كله پاچه شوهراشونو بار ميذارن، بعد ميرسن به مسايل روز و اظهار نظر در موارد جورواجور مثل فيلم سكسي بازيگر سريال نرگس و اينكه تقصير دختره بوده يا پسره و ... وسط همه اين حرفا يه دفعه يادشون مياد هوا يهو سرد شده و كرج برف مياد و بايد براي بچهها سوپ بپزن و حرف كشيده ميشه به آشپزي و دستور پخت انواع و اقسام سوپ و آش و دواي سرماخوردگي و ...
با اينكه به ندرت در جمعشون وارد ميشم، حرفهاشون رو با لذت گوش ميكنم و حتي تصور اينكه يه روزي اين جمع وجود نداشته باشه برام غير ممكنه .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر