چهارشنبه رفتم آندوسکوپي. البته همکارم لطف کرد و باهام اومد ولي تو اتاق نمونه برداری بايد تنها ميرفتم. ازم خواستن کفشامو دربيارم و روی تخت بشينم. يه آقايي که سعي ميکرد خيلي مهربوت باشه گفت : "اصلا نترس و سعي کن با ما همکاری کني. حالا سرتو بالا بگير و دهنتو باز کن" بعد اسپری بي حسي رو پاشيد تو دهنم. مزه اش خيلي تلخ بود و حالمو به هم زد. بلافاصله دهن و حلقم بي حس شد.خانم پرستار يه روپوش پلاستيکي جلوم بست و گفت که به پهلوی چپ دراز بکشم ، وضعيت دهنم رو تنظيم کرد و يه ظرف فلزی با يه تنزيب کنار صورتم گذاشت و يه صفحه دايره ای کوچيک که وسطش يه استوانه به طول 3-2 سانتيمتر قرار داشت و دوسرش باز بود رو جلوی دهنم گرفت و گفت اينو گاز بگير.و ... بالاخره لحظه حساس فرا رسيد. آقای دکتر جلو اومد و يه لوله پلاستيکي سياهرنگ و سفت به قطر يک سانتيمتر رو با يه ماده ژله ای آغشته کرد و فرستاد توی حلقم . حالت تهوع بهم دست داد و به سرفه کردن افتادم . آقای دکتر ميگفت :"آب دهنتو قورت نده تا سرفه نکني" بعد از داخل اون ميله سياهرنگ يه ميله نازک فلزی رو فرستاد داخل معده ام تا از مخاطش نمونه برداری کنه . و بالاخره لوله سياه رو بيرون کشيد. کل جريان شايد 30 ثانيه هم طول نکشيد ولي آخراش ديگه دست و پا ميزدم و اگه بازم ادامه پيدا ميکرد ، خودم لوله رو درمياوردم و فرار ميکردم.
به هر حال تجربه خيلي وحشتناکي بود و تا همين ديروز گلوم هنوز درد ميکرد. خوشبختانه زخم معده ندارم و فقط يه التهابه که بايد درمان بشه.
۳ نظر:
سلام. خوشحالم که به خیر گذشت. انشاالله همیشه شاد و سلامت باشین.
نگفتم ترس نداره !حالا هی حرص بخور تا زخم معده هم بگیری . (محض اطلاع ، با کسب آگاهی از این پروسه مشروحه ، بنده دیگه عمرا جرات کنم آندوسکوپی کنم !!)
خب وجدانا خوشحال شدیم ... ضمن اینکه گزارش خوبی بود تا حدودی به فوت وفن کار آشنا شدیم
ارسال یک نظر