۱۳۸۵/۰۴/۱۸

آرايش‌هاي ناشيانه

چند هفته‌ايه سينما چهار فيلم هاي قديمي و كلاسيك سينما رو با دوبله‌هاي جديد پخش ميكنه . شخصا موافق اين روند نيستم . به خصوص با ديدن فيلم " چه كسي ليبرتي والانس را كشت " به اين موضوع خيلي حساسيت پيدا كردم .

آدم كهنه‌گرايي نيستم . نوستالژي نسبت به فيلم‌هاي قديمي هم ندارم . عمده اين فيلم‌ها را در دوران دانشجويي در فيلمخانه دانشگاه و با سانسور فراوون ديدم . اما با همينها عشق به سينما به خصوص از نوع كلاسيك‌اش در من صدچندان شد . در دوبله‌هاي قديمي، صداي دوبلور جزيي از بازيگر بود، روي صورتش مي‌نشست و بازي و داستانش رو برامون لذت‌بخش‌تر مي‌كرد . اينطوري بود كه تكيه‌كلام‌هاي فرهنگ فارسي و لمپني ايراني جان وين رو باور مي‌كرديم و صداي تو دماغي مارلون براندو به جزيي از شخصيتش بدل شده بود . مثال‌هايي از اين دست زياده .

چيزي كه دوبله‌هاي جديد رو آزار‌دهنده ميكنه، صداي صاف و تخت دوبلور‌هاست . نه گرمايي نه شوري و نه هيجاني . گوينده‌هاي خبر اين روزها خبرها رو با احساس‌تر ميخونن . دوبله‌هاي جديد مثل آرايش‌هاي ناشيانه دختران نوجوونه كه روي صورت نخوابيده و از دور داد داد ميزنه .

پينوشت 1 : امروز هفتمين سالگرد 18 تيره . واقعه مهمي كه خيلي زود از مسير اصلي‌اش منحرف شد و به سرعت زير خروار‌ها غبار فراموشي مدفون شد . براي مني كه به عنوان يه ناظر فعال تو متن ماجرا بودم ، انگار اين حادثه خاطره‌ايه كه كسي يه زماني برام تعريف كرده .

پينوشت 2 : نمي‌دونم چرا اين نوشته اصلا انسجام نداره . به هر حال حرف دلم بود و بايد مي‌گفتم .


هیچ نظری موجود نیست: